محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

سروده زیبا

  من ،اینجا برایت این سروده زیبا را به یادگار می گذارم ... باشد تا روزیکه با صدای دلنشینت آنرا برایم زمزمه کنی ... تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم  تو را به خاطر عطر نان گرم،برای برفی که آب می شود دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم ...
9 اسفند 1390

283 روزگیت مبارک گله همیشه بهارم

غنچه کوچک و دوست داشتنی ما اکنون گلی٢٨٣ برگ و زیباست که عطر وجودش تمام  خانه کوچکمان را پر کرده ... دوستت داریم به قدر تمام ثانیه های این ٢٨٣روز...به قدر ثانیه های ٢٨٣سالی که برایت از خداوند عمر باعزت آرزومندیم... می شمارم روزهای زنگیت را تک به تک... از آن هنگام که روزهای عمر تو تنها یک رقم داشت تا حال که سه رقم دارد و تا سال ها ی دور... بمان برایم ...و ببال هر روز...می شمارم روزهای عمرت را فارغ از آن که هر روز تو بیشتر قد میکشی قد من خمیده تر خواهد شد... چه باک از غمی به این شیرینی... طاهای  نازنینم ٢٨٣ روزه شد...انگار همین دیروز بود که پست گذاشتم ٧ روزگیت مبارک! و طولی نم...
8 اسفند 1390

حـــس خوب مادر بودن

حـــس خوب مادر بودن چه حس خوبيه مادر باشي و فرزندت رو در آغوش بگيري ، چه حس قشنگيه وقتي بهش شير ميدي خيره بشه توي چشمات و نگاهت كنه ،  چه حس قشنگيه كه وقتي انگشتاي دستت رو ميگيره و متفكرانه بهشون نگاه مي كنه ، چه حس خوبيه وقتي به صورتت نگاه مي كنه و خودشو تو بغلت جا مي كنه ،  چه حس خوبيه وقتي لبهاشو به صورتت مي چسبونه و مي خنده ،  چه حس زيبا و لطيفي مادر بودن .  طاهای عزيزم نه ماه از روزي كه كنار من هستي مي گذره و من هر روز بيشتر از روز پيش عاشقت  مي ...
8 اسفند 1390

چهار دست و پارفتن(((اول راه)))

سلام به همه ی دوستای عزیزم.   امروز با یه خبر جالب اومدم. بالاخره این گل پسر شیرین ما آقا طاها دست از تنبلیشون برداشتن و تو ٩ ماه و ١١ روزگیشون شروع کردن به چهار دست و پا رفتن.   چه ناباوارنه از  9 ماه و ١١ روزگیت شروع به دلبری کرده ای ، دلربای من! سینه خیز می روی ،پسرم این تازه شروع راه عاشقی است ، این ابتدای کشف این دنیاست ... روزی که با قدمهایت ، استوار بر زمین خدا گام برداری درخواهی یافت که جهان چه اندازه شکوه دارد و جلوه ، چقدر پیچیده است،  که ای کاش آن روز عظمت در نگاهِ تو باشد ، نه در چیزی که به آن می نگری ...کاش هر چه  زودتر بیابی که هیچ چیز دراین دنیا حقیر نیست، ن...
7 اسفند 1390

دست پارسا جوووون و مامان گلش درد نکنه

      سلام پسرک شیرین مامان میدونی کی زحمته این دو تا عکس قشنگتو کشیده؟ آره درست فکر کردی دوست عزیز دردونه وبلاگیمون پارسا خوشگله و مامان گلش. از همین جا از طرف طاها گلی جووون و خودم از پارسا جووون و مامانش تشکر میکنم. مرسی خاله جووون دسته گلت درد نکنه خیلی قشنگن ممنون. اینم پارسا خوشگله: و اینم آدرس وبلاگش: http://www.parsaa90.niniweblog.com/ ...
7 اسفند 1390

قلعه محکم لااله الا الله...

پسرک شیرینم! عاشقت می شوم با هر بار بوییدنت...با هر بار بوسیدن گونه های لطیفت.. عاشقت می شوم با هر لبخند شکرینت و هر بار که مرا به قهقهه های نمکینت مهمان میکنی.. . هر روز صبح که تو را در آغوش میکشم و دوباره به یاد می آورم که من یک مادرم دوبار سرشار میشوم و لبریز از عشق مادری... تو را به سینه می فشارم و تو نه تنها از این فشار ناراحت نمیشوی که لبخندی زیبا در پاسخم میدهی و من گیج میشوم که چگونه است که تو مرا حس میکنی و احساس مرا...بوسه باران میکنم تمام تنت را و هر آنچه خالق زیبای ما به زیبایی در تو نقش زده است .... کاش میشد خدایم را هم ببوسم و تمام سپاسگذاریم را یکجا به او تقدیم کنم... اما مگر نه اینکه تو بوی او را م...
6 اسفند 1390

روز مهندسی مبارک همسر عزیزم

برای مهندسین بن بستی وجود ندارد. آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت...» ۵ اسفندماه٬ « روز مهندس » بر بابایی عزیز و مهربون مبارک باد! روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی این دانشمند بلند پایه ی ایران ،روز مهندسی بر همسر عزیزتر از جانم مهندس سرزمین بزرگ و اهورایی ایران زمین گرامی باد. امید می رود با دانش به روز و پشتکار و تلاش بی همتای شما مهندسان فرهیخته ی ایران همواره راههای ناهموار و دشواری را پشت سر بگذاریم و برای آبادانی میهنمان کوشا باشیم.   شکوفایی تمدن بشر، برآیند ایده های مهندسین تلاشگر است. پنجم اسفند روز مهندس بر شوشوی خودم مبارک ...
5 اسفند 1390

نمودار رشد طاها گلی تو 9 ماهگی

امروز چهارشنبه ٣ اسفند سال ٩٠ با پدر بزرگت بردیمت برای قد و وزن باید بیست و ششم  بهمن میرفتیم اما جواب آزمایشت آماده نبود به خاطر همین مجبور شدیم امروز بریم بابایی دنبال کارهای ساختمان بود واسه همین وقت نکرد باهامون بیاد واسه همین پدربزرگت این زحمتو متقبل شد و ما با اون رفتیم. الحمدالله همه چی خوب بود جواب آزمایشتم عالی بود نه کم خون بودی نه فقر آهن داشتی. راستش من خیلی میترسیدم که کمبود آهن داشته باشی چون اصلآ خوب قطره آهن نمیخوری ولی خدا رو شکر اونجوری نبود و همه چی عالی بود. نمودار رشد طاها گلی جووون تو ٩ ماهگی: وزن:٩.٢٠٠ قد: ٧٤ دور سر:٤٦ روی نمودار رشد هزار ماشاالله خدایا نگهدار و نگهبانش باش...
4 اسفند 1390

دوستت دارم...

سلام پسرکم! چه ایراد دارد که طرحی در ذهنم نباشد و دست به قلم شوم؟ چه ایراد دارد که بدون آنکه عنوانی برای پستم انتخاب کنم بیتاب نگاشتن باشم؟ مگر دوست داشتن بهانه میخواهد؟و نوشتن برای آنان که دوستشان داری؟ آمدم که بگویم دوستت دارم.بی بهانه... همسر مهربانم اما هزاران بهانه به دست من داده برای دوست داشتن... وقتی با تن خسته و فرسوده به خانه میرسی و تمام صورتت لبخند میشود از دیدن ما دوستت دارم... وقتی دست های نازنینت جایگاه خستگی  چند محل کار است. و تو اصلا خم به ابرو نمی آوری دوستت دارم... وقتی دوست داری در غار خودت باشی و اما زنی را بر در غار منتظر میبینی و تاب آن تو ماندن را نمی آوری دوستت دارم... ...
4 اسفند 1390

عشق به خدا

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...   خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده .   زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.   آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...   و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.     به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.   بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...  ...
2 اسفند 1390